Sunday, June 17, 2007

هوده

كمي قبل تر از زمان فعلي، طرحي را با عنوان تهيه تاريخ شفاهي شهر تهران به شوراي شهر پيشنهاد دادم پس از طي گير و پيچ‌هاي معمول اداري بهمراه دوستي براي توضيح بيشتر طرح به مركز تهران شناسي دعوت شديم من و دوست همراهم در يك طرف ميز بوديم و تعدادي ازمديران وقت مركز در طرف ديگر، پس از رد و بدل شدن چند جمله مقدماتي و معرفي پروژه مدير آن مركز سوالي را طرح كرد او گفت ما مركز تهران‌شناسي هستيم شما كي‌ هستيد؟ منظور او دانستن نام ما نبود، او مايل بود با اين پرسش شكل حقوقي ما را بداند، فارغ از اينكه اين طرح هيچگاه به نتيجه نرسيد اما آن پرسش بعدها در ذهنم ارزشي بسيار يافت ارزشي كه شايد با سوال مورد نظر آن مدير قدري تفاوت داشته باشد
به نظرم سوال ما كي‌هستيم؟ پرسشي وزين از هوده‌ ماست، سوال ارزشمندي‌ است كه تكرار آن بيهوده نيست، تا به حال چه كرده‌ايم؟ چه اثري داشته‌ايم؟ بود و نبود ما چه اهميتي دارد؟ اگر نباشيم تا چند وقت رد پايي از ما باقي خواهد ماند؟ آيا ما حمال 60 يا 70 كيلو پوست و گوشت و استخوان هستيم؟ آيا قرار است به اندازه 60 يا 70 سال اكسيژن را تبديل به دي‌اكسيد كربن كنيم؟ آيا بايد مدتي فضولات توليد كنيم؟ شايد هوده همين باشد توليد فضولات، دي‌اكسيد كربن وحمل چند كيلو وزن، نمي‌دانم؟ شايد هم پرسش از هوده امريست بيهوده، بد نيست بدانيم هوده شما چيست؟

8 comments:

Anonymous said...

1- با ديدن اين جملات به ياد ابيات از مولانا افتادم كه مي گفت:
روزها فكر من اين است و همه شب سخنم - كه چرا غافل از احوال دل خويشتنم
از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود - به كجا مي روم آخر ننمايي وطنم
مرغ باغ ملكوتم نيم از عالم خاك- دوسه روزي قفسي ساخته اند از بدنم...
2-كتاب مقدس به اين پرسش پاسخ مي دهد كه علت وجودي ما پرستش پروردگار است و مهر ورزيدن. و آفرينش كائنات بيهوده نيست، بلكه تجلي گاه قدرتنمايي حق است و دوست دارم باز هم در اينجا تكرار كنم كه: اومد لب بوم قاليچه تكون داد- قاليچه گرد نداشت خودشو نشون داد
3- در آخر اينكه هوده ما (اگر هوده به معني فايده باشد) همين بس كه لبخندي بزنيم و بنشانيم و پياله اي پيش آوريم قبل از آنكه شب به پايان رسد:
اين قافله عمر عجب مي گذرد - درياب دمي كه با طرب مي گذرد
ساقي غم فرداي حريفان چه خوري - پيش آر پياله را كه شب مي گذرد

Anonymous said...

آقای فرهادی سوال خیامی مطرح می کنید .حالا که این طور شد به این سوال فلسفی هم جواب فلسفی می دهم :من فکر می کنم پس هستم.

Anonymous said...

مطلبي كه شايد ربطي به "هوده" نداشته باشد اين است كه جناب ... به نظر شما بهتر نيست اين آقايان مديران كمي از "شما كي هستيد"هاي خود دست بردارند و در تصميم گيري خرد و كلان خود اعضاي كف سازمان را هم دخيل كنند؟ پس تكليف Cross Functional Teams و Group Decision Making چه مي شود؟

Anonymous said...

مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک
خب پس چون اینطوری فکر میکنم اصلا هوده من تولید فضولات و دی اکسید کربن و غیره نیست البته من مث شما هم فکر نمی کنم که قرار نقشی ماندگار در عالم بزنم من عقیده دارم اصلا خود حضور من یه نقشی ماندگار از کذشتگانم هست و آیندگان منم این کار رو برای من می کنند اما واقعا ما کی هستیم ؟سوال خوبی که هیچ جواب قانع کننده نداره برای همینم سعی میکنم اصلا بهش فکر نکنم
بعدش با اجازتون من شما رو لینک می کنم

Anonymous said...

جناب آقاي دكتر فرهادي باسلام
از اينكه پس از مدتها كار ژورناليستي رسانه اي براي بيان نظرات وجهانبيني خود وهمچنين نقد توسط ديگران مهيا كرده ايد سپاسگذارم واميد وارم بتوانم بهتر زواياي شخصيتي شما را شناسايي كنم

Anonymous said...

هوده من فهم بيهودگي زندگيست

Anonymous said...

آقای فرهادی اگر به فکر معنویات شخصی ونقشی زدن در عالم هستید لطفا در باره من به فکر عوالم مادی باشید و هم پول دو شماره قبلی هوش و خواب از سر تان بپراند و هم با این نوشته امیدوارم ویراستار دیگری انتخاب نکنید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!

Anonymous said...

خواستم بگويم چرا بايد اين همه جديت داشت و به سوالات فلسفي فكر كرد بابا دم را غنيمت دان چه فكر بكني چه فكر نكني زمان مي‌گذرد حالا با هوده يا بيهوده