خرما و حلوا
به علتي در مجلس ترحيمي شركت كردهبودم، صداي شيون و فغان بر پا بود گاه و بيگاه صدايي مردم را دعوت به خواندن فاتحه ميكرد عدهاي به جد و عدهاي نيز حسب تكيلف نجوا كنان فاتحهاي ميخواندند ، شب هنگام مجلس قرائت قرآن و دعاي توسل و بلاخره خرما و حلوا، فكري در سرم پيچيد؟ براستي آياميتوان سرنوشت آدمها را با توسل به چنين مراسمي تغيير داد ؟ به عبارت ديگر اگر سعادت و شقاوتي در راه است و آدمها بر اساس آنچه كه انجام دادهاند سنجيده ميشوند پس ما بازماندگان تا چه حد ميتوانيم در تغيير اين مسير موثر باشيم؟ آيا رفتارهاي ما بر سنجش شيوه حساب و كتاب مردگان اثري دارد يا خير؟
6 comments:
الان که دارم اینا رو می نویسم یه بحث داغی در گرفته در لژ آقایون مجموعه می دونید من تا حالا نمردم که بدونم واقعا تاثیری داره یا نه اما من به انرژی های که بین آدم ها و طبیعت رد و بدل می شه اعتقاد دارم و به این تاثیر ها بی اعتقاد نیستم
اما یه موضوع دیگه اینکه واقعا شما با نثر مسجع و پر تکلفی که دارید آدم احساس مس کنه همسن الان شیخ اجل سعدی سر از خاک بیرون آورده من به شما توصیه می کنم یه ذره کتابهای ادبی عصر حاضر رو هم بخونید
البته اینا رو دوستانه گفتم نه در حد رئیس و مرئوس
از کجا می دانید مرگ پایان است؟ شاید مانند به دنیا آمدن ما مرگ رفتن به یک دنیا جدید است و اگر این طور باشد از کجا می دانید که با مرگ ما آثار وجودمان در این دنیا به پایان رسیده حتی امروز آثار وجود مردانی که مرده اند بر زندگی ما سایه افکنده از کجا معلوم ما به ظاهر زندگان هیچ تأثیر در اوضاع و احوال در ظاهر مردگان نداشته باشیم؟
من معمولا زياد پيش نمي آيد كه به مجالس ترحيم بروم ولي هر وقت مي روم احساس مي كنم خيلي برايم مثبت است و قدري از هياهوهاي پر تلاطم زندگي دنيا فاصله مي گيرم. خرما و حلواي اين مجالس به نظر من هم براي شركت كنندگان پر فايده است هم براي فرد راحل. در وقع فاتحه اي كه مي فرستيم يا اندك تفكري كه ما به فلسفه زندگي مان در اين مجالس مي كنيم سفره پر نعمتي است كه هر دو طرف از آن بهره مند مي شوند.
به قول آن بزرگوار "لحظه اي تفكر بهتر از 70 سال عبادت است."
مگر سعادت و شقاوت در كار است ؟ اصلاٌ مگر سنجشي است به نظر من دم را غنيمت دانستن مهمترين كاري است كه بايد كرد با مرگ همه چيز تمام است
« دعا عمیقاً ساده است و به سادگی عمیق .»
تا حالا قسمت نشده که یکبار بمیرم و بعدش زنده بشم که ببینم چه خیری از آدمای زیر آسمان به آدمای بالای آسمون میرسه.اما اینو میدونم که با خرما و حلوا و فاتحه یکسری زیر آسمونیا خودشونو تسکین میدن البته به احتمال زیاد به نفع اون بالاییام میشه چون بعضیاشونو،یه موقعه هایی تو خواب میبینم که یه چیزایی از آدم میخوان.به همین دلیل همچین بی اعتقا بی اعتقادم نیستم و فکر میکنم میتونیم با دعا یا هر کار دیگه ای کمک دست همدیگه تو این و اون دنیام باشیم.
چنانچه اعتقاد دارم که دعا عمیقا" ساده است و به سادگی عمیق.
امان
آره من به این اعتقاد دارم که شاید بتونیم با این وجود خاکیمون که هنوز جزءزیر آسمونیها حساب میشیم به اونا که جزء بالا آسمونیان کمک کنیم. به غیر حلوا و خرما و یا بعضا" ضیافت های آنچنانی میشه فقط براشون دعا کرد چون واقعا" اعتقاد دارم که دعا عمیقا ساده است و به سادگی عمیق.
Post a Comment