تاخير
به نظرم ايراني جماعت نميتواند بدون تاخير كاري انجام دهد نمونه آن هم خودم، ابتدا تصميم داشتم به صورت هفتگي وبلاگ را بهروز كنم، اما بعد از طي يك يا دو ماه طوري گرفتار شدم -البته واژه گرفتار شدم بهانهاي بيشتر نيست- كه تا كنون نتوانستم مطلبي را بنويسم. با مشاهدات اطراف نيز بشتر به اجين شدن مفهوم تاخير در روحيه ايرانيان بر ميخورم به عنوان مثال : اگر اين روزها از كنار پل سيدخندان رد شده باشيد مشاهد ميكنيد كه كارگران شهرداري در حال تخريب ساختمان يك هتل قديمي هستند كاري كه ميبايست طبق استاندارهاي جهاني ظرف چند روز صورت ميگرفت، چند ماه طول كشيده است البته يادمان باشد كه تخريب هميشه راحتتر از ساختن است بنابراين حدس بزنيد كه ساختن همين مجموعه چقدر طول خواهد كشيد. نمونه ديگر توليد خودروي تند 90 است خودرويي كه قرار بود چهار سال پيش توليد شود هنوز در پيچ و خم تاخير ايراني مانده. نمونه ديگر برج ميلاد است و نمونههاي بسيار ديگري، به نظرم ايراني جماعت تا بخواهد كاري انجام دهد آنقدر تاخير ميكند كه ديگر مفعت آن كار و جذابيت آن كار از بين رفته است، شما هم به راحتي ميتوانيد تاخيرهاي خودتان را مرور كنيد و حدس بزنيد كه چرا اينقدر تاخير داريم؟
No comments:
Post a Comment